Friday, June 13, 2008
چقدر دلم تنگ شده برای يک دوست
برای يک همراه
برای کسی که منو به خاطر خودم بخواد
برای کسی که اصلا منو بخواد
برای کسی که دل و حرفش يکی باشه
برای کسی که
نمی دونم چرا يههوويی ياده يک جمله بامزه افتادم:" گشتم نبود،نگرد نيست
نمی دونم بايد دلم و خوش کنم به يک مشت خاطره يا
يادم نبود تو خاطره هامم کمياب شده بودن لحظاتی که لبم با دلم يکجا میخنديدن
ديگه نمی خوام دل خوش کنم
به تويی که به خاطر احساس گناهت با من همراهی
به تويی که فقط گوشه ای از خاطراتت سهم من
به تويی که
"نمی دونم ولی خيلی دلم می خواد بی خيال همتون بشم
کاش می شد دوباره انتخاب کرد
همه کس و همه چيز و

برای کسی که منو به خاطر خودم بخواد
برای کسی که اصلا منو بخواد
برای کسی که دل و حرفش يکی باشه
برای کسی که
نمی دونم چرا يههوويی ياده يک جمله بامزه افتادم:" گشتم نبود،نگرد نيست
نمی دونم بايد دلم و خوش کنم به يک مشت خاطره يا
يادم نبود تو خاطره هامم کمياب شده بودن لحظاتی که لبم با دلم يکجا میخنديدن
ديگه نمی خوام دل خوش کنم
به تويی که به خاطر احساس گناهت با من همراهی
به تويی که فقط گوشه ای از خاطراتت سهم من
به تويی که
"نمی دونم ولی خيلی دلم می خواد بی خيال همتون بشم
کاش می شد دوباره انتخاب کرد
همه کس و همه چيز و
Subscribe to Posts [Atom]