Monday, December 31, 2007

 


خيلي دلم گرفته اونقدر که حوصله کسي رو ندارم حتي دوست ندارم
صداي کسي رو بشنوم يا اينکه نوشته هاي کسي رو که قبلا برام دلنشين بود بخونم شايد من عوض شدم شايد رنگ اون نوشته ها را پررنگتر از اونچه که بودند مي ديدم اما يک پيام يک پيام اشتباه همه چيز رو خراب کرد بعضي وقتها فکر مي کنم من خيلي بيشتر از ديگران اونها را دوست دارم و به ديگران بيش از اندازه احترام مي ذارم و ديگران را خيلي دوست دارم ولي اونها دوست داشتنشون متقابل با دوست داشتن من نيست شايد هم من مقصرم به ديگران فرصت نمي دم که ابراز کنند ديگه خسته شدم احساس خوبي ندارم ديگه نمي خوام دوست داشته باشم فقط مي خوام دوسم داشته باشن آره اينجوري خيلي بهتره احترام زياد به ديگران بي احترامي مي ياره احساس مي کنم خيلي کوچيک شدم بدم مي ياد از تو، از او، از خودم خيلي تنهام خدا کنه اين احساس زودگذر باشه و خيلي زود بشم همون کسي که دوست دارم و ديگران را دوست داشته باشم مهم نيست حتي بيشتر از اونها برام دعا کنيد. و کمکم کني

Comments: Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]